صداي پرپري آمد

ساخت وبلاگ
واقعاً  مسخره است که بپرسیم چرا آدمها اینطوری هستند سوءاستفاده گر و پررو. خیی مسخره است چون پیش فرض ادم بودن دست کم در این زمانه و اینجا به طور قطع همین است. حقه بازی و زرنگ بازی و تا حد توان سود بردن صداي پرپري آمد...
ما را در سایت صداي پرپري آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabafrdna بازدید : 62 تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 ساعت: 1:36

من معتقدم اگر کسی درباره من بگوید که فلانی زندگیش را هدر داده  بیراه نگفته است با اینحال اگر کسی این حرف را آنقدر بلند  بگوید که من بشنوم قطعاً خیلی بهم برمی خورد اما نکته اصلی این است که این درست همان حرفی است که روزی چندبار به خودم می‌زنم و هربار گرچه سعی می کنم خیلی آهسته بگویم اما باز کامل می شنوم و بدجور بهم برمی خورد.

صداي پرپري آمد...
ما را در سایت صداي پرپري آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabafrdna بازدید : 57 تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 ساعت: 1:36

از اين حركت او تعجب كردم. يك جوريبه دلم اصلاً ننشست، يكجوري كه نمي توانم بگويم چه جوري. وظيفه اي نداشت. كسي او را به خاطر اين كار از هيچ نظر متهم نمي كند. كسي به من اگر بگويم از دست اين كارش ناراحت شده ام نمي گويد حق با توست. مگر اينكه كار او را از منظر خودم تفسير كنم كه البته اين را هم نمي توانم. گفتم كه نمي توانم بگويم چرا به من برخورد. فقط حس مي كنم نبايد اين كار را مي كرد. انگار بيشتر اين بود كه با اين كار به من گفت مهم نيستي اصلا. اما چرا بايد مهم مي بودم. چه كار كنم بر مي خورد بهم بعضي وقت ها.

صداي پرپري آمد...
ما را در سایت صداي پرپري آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabafrdna بازدید : 55 تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 ساعت: 1:36

حرفی نیست. چیزی فکری کاری.... مثل یک اتاق خالی. مثل آسمانی بی ابر و بی خورشید. مثل چیزی که نیست. چیزی که اصلا نمی تواند باشد. مثل هیچ .... مثل ...

صداي پرپري آمد...
ما را در سایت صداي پرپري آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabafrdna بازدید : 59 تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 ساعت: 1:36

اين چيزي است كه من بسيار دوست دارم. خيلي زياد. آنقدر كه شايد جزو سه تاي اول خواسته هاي من باشد. اما اگر او نخواهد كاري نمي توان كرد و حتي چيزي نمي توان گفت. نمي توانم بگويم راضي ام به آنچه پيش بيايد. صداي پرپري آمد...
ما را در سایت صداي پرپري آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabafrdna بازدید : 50 تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 ساعت: 1:36

چيزي خواندم، ديشب، درباره اهميت خاطره نويسي براي سم زدايي از روان و مي خواهم راجع به غذا دادن به گربه ها در خيابان حرف بزنم كه به وضوح ناشي از وجود سمي خطرناك در ردون من است. ناشي از  بيماري «چه كنم چ صداي پرپري آمد...
ما را در سایت صداي پرپري آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabafrdna بازدید : 57 تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 ساعت: 1:36

اتفاقی افتاد و من خیلی بیش از آنچه تصور می کردم غمیگین شدم. اما محاسنی هم داشت. همیشه هر بدی خوبی هایی هم دارد و بالعکس. این به ذات جهان بر می گردد که در آن خوبی و بدی به هم آمیخته و هیچوقت خالص از هی صداي پرپري آمد...
ما را در سایت صداي پرپري آمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabafrdna بازدید : 45 تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 ساعت: 1:36